آروینآروین، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

♥ღآروین بهترین هدیهღ♥

قطعیت اسم+خبر

سلام عزیز دلم میخوام خبر بدم که اسمت قطعی شد و همون آروین رو میزاریم و خوشحالم از این که نمیخوام دیگه وبلاگتو تغییر بدم. و اما خبری که دوست ندارم اصلا بهش فکر کنم. اینکه ما چند روز پیش بردیمت دکتر برای آزمایش و چیزای دیگه اونوقت گفتن که درصد زردی بدنت 13% هست و دعا کنید که بیش تر نشه ولی که امروز بردیمت دکتر شد 14% و گفتن که بهتره  تو دستگاه بزاریمت که خدایی نکرده بیش تر نشه و رفتیم از لامپ های مخصوص برات اجاره کردیم  و گذاشتیم بالا سرت و لباس نداری و چون هم سرما نخوری چادر دور تا دور جات زدیم که باد کولر  بهت نخوره.دلم برات خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی تنگ شده و دوست دارم هی بغلت کنم و اما نمیش...
30 تير 1392

خبر خبر

سلام به همه ی عزیزان یه خبر دارم در حد المپیک اینه که مامانم امروز رفت دکتر و قرار نی نی جونمون   دوشنبه ی دیگه یعنی 92/4/24   به دنیا بیاد من که خیلی خیلی خیلی .....خوشحالم ...
20 تير 1392

رفتیم خرید92/4/8

سلامم قربونت بشم من. ما بالا خره رفتیم خرید و برات خرید کردیم. امیدوارم مورد پسندت قرار بگیره اینم وسایل حمومته اینم برای عوض کردن جاته اینم کمد جنابعالی (لباس سبز سایزش0 هستش و وقتی از بیمارستان میایی باید اینو بپوشی) ایناهم لباس های تیکه ای هست که سایز2و3 هستین که هنوز بازش نمیکنیم. ...
12 تير 1392

هدیه+خرید

عزیز دلم یه مدت قبل دقیقا نمیدونم کی بود ما رفته بودیم بیرون و یه مغازه بچگونه فروشی بود و حراج کرده  بود به مامان و عسل گفتم بیاین بریم ببینیم که چی داره.منم اون روز پس از چند روز از جمع کردن پولم   (به خاطر این که کارنامم 20 شد بقیه بهم پول دادن و من جمعشون کردن) اوناروهمرام اوردم تا خرید کنم. اون دو تا لبای های اولی رو من برات خریدم و کل پولامو برات خرج کردم.چی کار کنیم دیگه بعد از 13 سال  دارم داداش دار میشم بایدم آجیش براش خرج کنه.قربونت برم من.   و اما لباس های سوم و چهارم.یادمه فقط این که یه روز جمعه بود مامان به بابا و من گفت حوصلم سر    رفته بریم بیرون یه کم راه بریم.رفتیم ب...
12 تير 1392

پست ویژه+تشکر از خــــــــــاله جـــــــــــــون

سلام عسلم!خوبی؟ این لباس های خوشملی رو که میبینی همشونو خاله جون(خاله بزرگمون)خودش دوخته چون خیاط  ماهری هستش البته نه الان الان داره کانادا زندگی میکنه اینو چند سال پیش که دوختن لباس بچه رو یاد گرفته بود برای بچه ی آینده ی ما که جنابعالی باشی دوخته چون نمیدونست که بچه ی آینده ی ما دختره یا پسر یکی از لباس ها دخترونس که هیچ مشکلی نیس و اتفاقا خیلی خیلی خیلی هم خوشمل هستن   خـــــــــــــــــــــــــاله جـــــــــــــــــــــــــونم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ازت ممنونم بفرمایید ادامه ی مطلب...عجله کن...     به افتخار خالم یه کف مرتب ...
12 تير 1392

لگد زدن های تو

سلام عشقم!جونم.عمرم خوبی؟ میخوام از لگد زدن های تو برات بنویسم مامانی یه مدت قبل منو صداکرد گفت بدو بیا.گفتم چیه؟گفت داداشت داره تکون میخوره. منم سریع دییدم و اومدم و دستم رو گذاشتم رو شکم مامان.چنان لگدهایی میزدی که بیا و ببین فکر کنم در آینده فوتبالیست خوبی بشی یه شب بود که تقریبا آخرشب میشد من رفتم که بخوام اومدم پیشت(چون من هرشب قبل ازخواب تو و مامانی رو میبوسم)بعد از این که یه ماچ آبدار کردمت گوشمو گذاشتم رو شکم مامانی. نگذاشتی و نه برداشتی یه دونه لگد محکم زدی تو گوشم به مامان گفتم:بیا و جلوی پسرتو بگیر هنوز نیومده داره میزنه تو گوش خواهرش   ازت خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ممونم که اومدی تو شک...
6 تير 1392

لباس

سلام عزیزم خوبی؟ ما فعلا نتونستیم وسایلاتو کامل کنیم انشاالله تا چند روز آینده میریم برات خرید فعلا از لباس های که داری برات گذاشتم راستی یه عالمه لباس تیکه ای برات خریدیم که اونا رو وقتی بازشون کردیم برات میزارم حالا خیلی چیزا هست که برات میزارم برو ادامه ی مطلب....   این سرویس خوابت هست که هدیه عمه است که خودمون رفتیم خریدیم   اینم پتوی نوزادیته که این مدلی وقتی بازه و این طوری بسته میشه که تو رو بزاریم توش اینم چند تا توپ اینم ظرف غذا(البته یه سرویس کامل شیشه ای هم داری) اینم یه جفت کفش های خوشمل(من که عاشقشونم،راستی سایز1هستش)   ...
5 تير 1392
1